فهرست مطالب
شایستگی کارکنان مفهومی است که مبنای اصلی برای استخدام، آموزش، توسعه و ارزیابی کارکنان است. سازمانها برای جذب نیروهای جدید و یا نگهداشت کارکنان با تجربه، مبنای شایستگی کارکنان را سرلوحه کار خود قرار میدهند. در این مقاله در خصوص ابعاد «شایستگی های کارکنان» یا «شایستگی سازمانی» و سطوح و مدلهای مختلف آن نکاتی ارائه دادهایم:
شایستگی سازمانی مجموعهای از توانمندیها، دانشها، مهارتها و قابلیتهایی است که سازمان را قادر میسازد تا به اهداف استراتژیک خود دست یابد و در رقابت با دیگران متمایز شود. این شایستگیها شامل مهارتهای فنی، مدیریتی، نوآوری و فرهنگی هستند که ارزشهای کلیدی و فرهنگ سازمان را تقویت میکنند. شایستگی سازمانی به سازمان کمک میکند تا مزیت رقابتی ایجاد کند، محصولات و خدمات باکیفیتی ارائه دهد و نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کند. این شایستگیها به دلیل منحصربهفرد بودن و تأثیرگذاری بر فرهنگ سازمانی، اغلب غیر قابل تقلید و پایدار هستند و به توسعه و پایداری سازمان کمک میکنند.
شایستگی کارکنان(employee competency) به مجموعهای از مهارتها، دانش، تواناییها و ویژگیهای فردی اشاره دارد که برای عملکرد موفق در یک شغل یا سازمان ضروری هستند. این شایستگیها میتوانند به چهار دسته اصلی تقسیم شوند:
شامل دانش و مهارتهای خاص مربوط به شغل فرد است. این شایستگیها مرتبط با وظایف و مسئولیتهای شغلی هستند، مثل مهارتهای تخصصی در برنامهنویسی، حسابداری، بازاریابی و…
این دسته به مهارتها و ویژگیهایی مربوط میشود که بر تعاملات فرد با دیگران تأثیر میگذارند. این شامل توانایی کار تیمی، مهارتهای ارتباطی، مدیریت تعارض، رهبری و هوش هیجانی است.
این شایستگیها برای افرادی که در موقعیتهای مدیریتی قرار دارند، اهمیت دارد و شامل تواناییهای تصمیمگیری، مدیریت منابع، برنامهریزی استراتژیک و حل مسئله میشود.
این دسته شامل ویژگیها و تواناییهای فردی است که به موفقیت شغلی کمک میکنند، مانند انعطافپذیری، پشتکار، خلاقیت، انضباط شخصی و انگیزه.
شایستگی از مجموعهای از عناصر تشکیل شده که برای عملکرد مؤثر در نقشها و مسئولیتهای شغلی ضروری هستند. این عناصر را عوامل شایستگی نیز میگویند. عناصر شایستگی شامل موارد زیر است:
دانش: دانشی که فرد باید برای انجام وظایف شغلی خود داشته باشد، مانند دانش فنی، علمی و حرفهای مرتبط با شغل. این دانش میتواند از طریق تحصیلات، تجربه و آموزش به دست آید.
مهارتها: تواناییهای عملی و فنی لازم برای انجام کارهای خاص. این مهارتها میتوانند شامل مهارتهای ارتباطی، مهارتهای فنی، مهارتهای مدیریت زمان و کار تیمی باشند.
تواناییها: ویژگیهای ذاتی یا طبیعی فرد که امکان انجام وظایف شغلی را فراهم میآورند. این شامل هوش، خلاقیت، حل مسئله، تصمیمگیری و توانایی انجام کارهای پیچیده است.
ویژگیهای شخصیتی: خصوصیات و رفتارهای شخصیتی که میتوانند بر موفقیت شغلی تأثیر بگذارند، مثل انعطافپذیری، پشتکار، صداقت، اعتماد به نفس، هوش هیجانی و اخلاق حرفهای.
انگیزهها و نگرشها: تمایلات و انگیزههایی که فرد را به تلاش بیشتر و بهتر در کارش ترغیب میکند. این شامل علاقه به شغل، تعهد به سازمان و دیدگاههای مثبت نسبت به شغل و مسئولیتهای شغلی است.
استانداردهای عملکرد: معیارها و استانداردهایی که برای اندازهگیری موفقیت در انجام وظایف و مسئولیتهای شغلی تعیین شدهاند. این معیارها نشاندهنده سطح کیفیت و کمیتی است که از فرد انتظار میرود.
سطوح شایستگی کارکنان به مراحل مختلفی از توانایی و آمادگی کارکنان در انجام وظایفشان اشاره دارد. این سطوح معمولا به ۵ دسته تقسیم میشوند:
سطح پایه: در این سطح، کارکنان تازهکار بوده و به راهنمایی و نظارت مستمر نیاز دارند. آنها با اصول اولیه آشنا هستند اما هنوز در بهکارگیری آنها به صورت مستقل توانمند نیستند.
سطح مبتدی: کارکنان در این سطح دارای دانش و مهارتهای پایه هستند و میتوانند وظایف سادهتر را با حداقل نظارت انجام دهند. با این حال، همچنان در انجام کارهای پیچیده یا تصمیمگیریهای دشوار نیاز به راهنمایی دارند.
سطح شایستگی: کارکنان در این سطح توانایی انجام مستقل وظایف شغلی خود را به خوبی دارند. آنها میتوانند کارهای پیچیدهتر را انجام داده و برخی از تصمیمگیریها را بدون نظارت مستقیم انجام دهند.
سطح حرفهای: کارکنان در این سطح به طور کامل در انجام کارها مهارت دارند و میتوانند در شرایط دشوار و پیچیده به خوبی عمل کنند. آنها توانایی پیشبینی و حل مشکلات احتمالی را دارند و در انجام کارهای خود نیازی به نظارت ندارند. این افراد اغلب در به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به همکاران نیز توانمند هستند.
سطح خبره یا متخصص: کارکنان در این سطح، تجربه و دانش بالایی دارند و میتوانند کارهای پیچیده را به بهترین نحو انجام دهند. آنها به تصمیمگیریهای استراتژیک و بهبود فرآیندها کمک میکنند و غالباً به عنوان منابع دانشی در سازمان شناخته میشوند. افراد در این سطح میتوانند راهنمایی و رهبری دیگران را بر عهده بگیرند.
مدل شایستگی کارکنان چارچوبی است که شایستگیهای مورد نیاز برای موفقیت کارکنان در یک سازمان یا نقش خاص را شناسایی و توصیف میکند. این مدل به سازمانها کمک میکند تا از طریق تعریف مهارتها، دانش، ویژگیها و تواناییهای مورد نیاز، در جذب، توسعه و مدیریت استعدادها بهتر عمل کنند. مدلهای شایستگی معمولا به چندین دسته تقسیم میشوند و هر سازمان بسته به نیازها و استراتژیهای خاص خود، ممکن است مدلی اختصاصی ایجاد کند. در ادامه برخی از مدلهای رایج شایستگی کارکنان آورده شده است:
این مدل شایستگیها را بر اساس نقشهای خاص در سازمان تعریف میکند. برای هر نقش، مجموعهای از شایستگیهای اصلی و مهم تعریف میشود که کارکنان باید در آنها توانمند باشند. به این ترتیب، هر نقش شایستگیهای خاصی دارد که فرد را در انجام وظایف آن نقش موفق میکند.
این مدل شایستگیهایی را که برای موفقیت کلی سازمان ضروری هستند، شناسایی میکند. این شایستگیها ممکن است شامل فرهنگ سازمانی، ارزشها، و قابلیتهایی باشد که برای کل سازمان مهم هستند، مثل شایستگیهای نوآوری، مشتریمداری، یا همکاری تیمی.
این مدل به شایستگیهایی میپردازد که برای رهبران و مدیران سازمان ضروری است. این شایستگیها شامل تواناییهای مدیریتی، رهبری استراتژیک، تصمیمگیری، انگیزش تیم و حل مسئله میشود. این مدل میتواند به شناسایی و پرورش رهبران آینده در سازمان کمک کند.
این مدل مجموعهای از شایستگیهای عمومی و مشترک برای تمامی کارکنان سازمان را تعیین میکند. این شایستگیها پایهای برای موفقیت در تمامی نقشها و سطوح سازمانی هستند و شامل تواناییهایی همچون ارتباطات، اخلاق کاری، تعهد و توجه به کیفیت است.
این مدل بیشتر بر شایستگیهای فنی یا حرفهای متمرکز است که در برخی از مشاغل بهویژه اهمیت دارند. شایستگیهای فنی مرتبط با حوزههای خاص مانند مهندسی، حسابداری، حقوق و سایر تخصصها در این مدل تعریف میشوند.
این مدل بر ویژگیهای رفتاری تمرکز دارد که کارکنان باید برای موفقیت در محیط کاری از آنها برخوردار باشند. این شایستگیها شامل مهارتهای ارتباطی، انعطافپذیری، هوش هیجانی و توانایی کار تیمی است.
پرسشنامه شایستگی کارکنان ابزاری برای ارزیابی و تحلیل توانمندیها و شایستگیهای کارکنان در زمینههای مختلف شغلی است. این پرسشنامه معمولا شامل سوالاتی است که تواناییهای مختلف افراد مانند مهارتهای ارتباطی، توانمندیهای فنی، مدیریت زمان، کار گروهی، خلاقیت، نوآوری و حل مسئله را ارزیابی میکند.
این سوالات میتواند بهصورت پاسخهای چند گزینهای یا سوالات باز و بسته باشند تا بتوان میزان شایستگی و توانمندی کارکنان را بهخوبی ارزیابی و تحلیل کرد. برای طراحی یک پرسشنامه شایستگی، میتوانید از بخشهای زیر استفاده کنید:
استفاده از مدل شایستگی در سازمانها مزایای متعددی دارد که به بهبود عملکرد، توسعه نیروی انسانی و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مؤثر کمک میکند. در ادامه به برخی از مهمترین مزایای استفاده از این مدل اشاره میشود:
مدل شایستگی به سازمان کمک میکند تا نیازمندیهای شغلی و توانمندیهای مورد انتظار را بهطور دقیق تعریف کند. این کار باعث میشود کارکنان با توجه به شایستگیهای خود انتخاب شوند و در جایگاه مناسب قرار گیرند، که به افزایش بهرهوری سازمان و عملکرد کلی سازمان منجر میشود.
مدل شایستگی معیارهای مشخصی برای شغلها و نقشها تعیین میکند. این معیارها کمک میکنند که فرایند استخدام دقیقتر و علمیتر باشد و کارکنانی که بیشترین تناسب را با نقشها دارند، جذب شوند.
با استفاده از مدل شایستگی، میتوان بهراحتی نقاط ضعف و قوت کارکنان را شناسایی کرد و برنامههای آموزشی مناسب برای توسعه و تقویت مهارتها طراحی کرد. این مدل به تعیین نیازهای آموزشی دقیقتر کمک میکند و سرمایهگذاریهای آموزشی را بهبود میبخشد.
مدل شایستگی معیارهای مشخصی برای ارزیابی عملکرد فراهم میکند که بر اساس آن میتوان عملکرد کارکنان را به صورت منصفانه و شفاف ارزیابی کرد. این معیارها از شخصیسازی ارزیابیها جلوگیری میکنند و ارزیابی عملکرد را دقیقتر میسازند.
مدل شایستگی میتواند به عنوان راهنمایی برای تعیین مسیر شغلی و برنامهریزیهای ارتقاء کارکنان استفاده شود. این مدل به سازمان کمک میکند تا کارکنان را بر اساس شایستگیهای لازم برای نقشهای بالاتر ارتقاء دهد و یک مسیر شغلی منطقی و هدفمند برای کارکنان ایجاد کند.
وقتی کارکنان بدانند که بر اساس شایستگیها و توانمندیهایشان در شغلهای مناسب قرار میگیرند و بهطور عادلانه ارزیابی میشوند، رضایت شغلی و انگیزهشان بیشتر میشود. این امر به کاهش نرخ خروج کارکنان و افزایش تعهد کارکنان به سازمان کمک میکند.
با تمرکز بر شایستگیها، سازمان فضایی ایجاد میکند که کارکنان بهطور مستمر در پی بهبود و توسعه خود باشند. این مدل به ترویج فرهنگ یادگیری و پیشرفت در سازمان کمک میکند و به رشد سازمانی در طولانیمدت منجر میشود.
مدل شایستگی باعث میشود که اهداف و شایستگیهای کارکنان با اهداف سازمان هماهنگ شود. این هماهنگی باعث میشود که تلاشهای کارکنان در راستای موفقیت کلی سازمان قرار بگیرد و بهرهوری سازمانی افزایش یابد.
مدل شایستگی به سازمان کمک میکند تا برای مدیریت جانشینی و تعیین افراد مناسب برای نقشهای کلیدی آماده باشد. با شناسایی شایستگیهای لازم برای این نقشها، سازمان میتواند برای جانشینپروری برنامهریزی کند و از ایجاد خلأهای مدیریتی در آینده جلوگیری کند.
با استفاده از مدل شایستگی، سازمانها میتوانند تصمیمات خود را بر اساس دادهها و اطلاعات دقیق بگیرند. این مدل به مدیران کمک میکند تا تصمیماتی علمیتر و کمتر احساسی اتخاذ کنند که در نهایت به بهبود عملکرد سازمانی و کاهش هزینهها منجر میشود.
شایستگیهای سازمانی میتوانند به ۲ دسته تقسیم شوند: شایستگیهای فنی که به دانش و مهارتهای شغلی مرتبط هستند و شایستگیهای رفتاری مانند توانایی کار تیمی، رهبری و ارتباطات. این چارچوب به سازمانها کمک میکند تا افراد را نه فقط بر اساس تخصص فنی، بلکه با توجه به قابلیتها و پتانسیلهایشان در مسیر توسعه و موفقیت شغلی انتخاب کنند. یک رویکرد شایستگیمحور در مدیریت منابع انسانی باعث همراستایی بهتر کارکنان با اهداف سازمان و ارتقای عملکرد کلی میشود.