فهرست مطالب
امنیت شغلی به کارکنان کمک میکند تا با اطمینان و انگیزه بیشتری به کار خود بپردازند و بهرهوری بالاتری داشته باشند. همچنین، این موضوع موجب کاهش استرس کاری و افزایش رضایت و تعهد کاری میشود. در این مقاله در خصوص عوامل موثر بر امنیت شغلی کارگران و چگونگی داشتن امنیت شغلی سازمانی بررسی کرده ایم:
امنیت شغلی (Job Security) به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد اطمینان دارد شغل فعلی خود را حفظ خواهد کرد و در آیندهای قابل پیشبینی دچار از دست دادن شغل نمیشود.
این مفهوم به میزان استقرار و پایداری فرد در شغل خود اشاره دارد و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. امنیت شغلی علاوه بر پایداری مالی، به بهبود روحیه و انگیزه کاری کارکنان نیز کمک میکند و منجر به افزایش بهرهوری سازمان و کارایی در محیط کار میشود.
عوامل موثر بر امنیت شغلی به چند دسته کلی تقسیم میشوند که هر یک نقش مهمی در تأمین و حفظ امنیت شغلی افراد ایفا میکنند. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
شاخصهای امنیت شغلی به مجموعهای از عوامل و معیارها اشاره دارند که میزان ثبات و اطمینان فرد از موقعیت شغلی خود را تعیین میکنند. این شاخصها شامل موارد زیر هستند:
یکی از مهمترین شاخصهای امنیت شغلی است. این شاخص به مدت زمان اشتغال فرد در یک شغل یا نزد یک کارفرما و نوع قرارداد کاری اشاره دارد. قراردادهای دائمی معمولاً امنیت شغلی بیشتری نسبت به قراردادهای موقت یا پارهوقت فراهم میکنند.
نیز نقش مهمی در امنیت شغلی ایفا میکند. سطح حقوق و دستمزد باید به گونهای باشد که نیازهای مالی فرد را پوشش دهد. همچنین، افزایش منظم حقوق نشاندهنده امنیت شغلی است، زیرا به ثبات اقتصادی و رشد حرفهای اشاره دارد.
به فرصتهایی اشاره دارد که برای آموزش و پیشرفت در شغل فرد فراهم میشود. دسترسی به دورههای آموزشی و برنامههای توسعه مهارتها، همراه با وجود مسیرهای روشن برای ارتقاء شغلی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
نیز یک شاخص کلیدی است. روابط مثبت و حمایتی بین همکاران و مدیران، همراه با شرایط کاری ایمن و بهداشتی و تعادل مناسب بین کار و زندگی، میتواند به افزایش احساس امنیت شغلی کمک کند.
از جنبههای مختلف مانند محتوای کار، چالشها و فرصتها بررسی میشود. احساس رضایت و خوشایند از کار و محیط کاری، به افزایش امنیت شغلی منجر میشود.
شامل وجود قوانین حمایتی از حقوق کارگران و امنیت شغلی آنهاست. همچنین، پشتیبانی اتحادیهها و سازمانهای کارگری میتواند نقش مهمی در حفاظت از امنیت شغلی ایفا کند.
به وضعیت مالی و اقتصادی شرکت و توانایی آن در حفظ و پرداخت به موقع حقوق کارکنان اشاره دارد. رشد و توسعه شرکت نشاندهنده امنیت شغلی بیشتر برای کارکنان است.
نیز اهمیت دارند. تناسب مهارتها و دانش فرد با نیازهای بازار کار و تخصصهای مورد تقاضا، و توانایی فرد در انطباق با تغییرات و یادگیری مهارتهای جدید، میتواند امنیت شغلی را تقویت کند.
نشانههای عدم امنیت شغلی میتوانند به شکلهای مختلفی بروز کنند و تأثیرات منفی بر روحیه و عملکرد فرد داشته باشند. این نشانهها میتوانند تأثیرات منفی زیادی بر روحیه، عملکرد و بهرهوری کارکنان داشته باشند و در بلندمدت به مشکلات جدیتری منجر شوند. در اینجا مهمترین نشانههای عدم امنیت شغلی را نام میبریم:
تفاوت بین امنیت شغلی و ثبات شغلی در این است که این دو مفهوم به جنبههای مختلفی از وضعیت شغلی فرد اشاره دارند:
– به احساس کلی فرد از اطمینان و آرامش در مورد حفظ شغل خود اشاره دارد.
– شامل عواملی مانند میزان حقوق و مزایا، فرصتهای توسعه حرفهای، محیط کاری سالم، حمایتهای قانونی، و رضایت شغلی است.
– به نوعی یک حس ذهنی است که ناشی از عوامل مختلف داخلی و خارجی است که فرد را از لحاظ شغلی ایمن میکند.
– به مدت زمان اشتغال فرد در یک شغل یا نزد یک کارفرما و نوع قرارداد کاری اشاره دارد.
– بیشتر به واقعیتهای ملموس و عینی از وضعیت شغلی فرد مربوط است، مانند داشتن یک قرارداد دائمی یا طولانیمدت.
– عدم تغییرات مکرر در شغل و داشتن اطمینان از ادامه اشتغال به شغل فعلی.
تفاوت اصلی میان امنیت شغلی و امنیت سازمانی در این است که امنیت شغلی بیشتر به وضعیت و تجربه فرد در محیط کار اشاره دارد، در حالی که امنیت سازمانی به مجموعه اقدامات و فرآیندهایی گفته میشود که برای حفظ امنیت و محافظت از اطلاعات، داراییها، کارکنان و سایر مولفههای سازمان در برابر تهدیدات امنیتی انجام میشود. به طور خلاصه:
– مرتبط با وضعیت و تجربه فرد در محیط کار.
– شامل عواملی مانند ثبات شغلی، سطح درآمد، رضایت شغلی، توسعه حرفهای، وضعیت محیط کار و حمایتهای قانونی.
– تأثیر مستقیم بر روحیه، عملکرد و خوشبختی فرد دارد.
– اشتراکات بین فرد و سازمان، اما تمرکز بیشتر بر فرد و تجربه کاری او است.
– مرتبط با پایداری و امنیت کلیت سازمان.
– شامل عواملی مانند مالی، رشد و توسعه سازمانی، روابط کاری، ارتباطات داخلی و خارجی، مدیریت بحران و راهبری موثر.
– تأثیر گستردهتر بر سازمان و تاثیرات آن بر کارکنان، مشتریان و جامعه در کل.
– متمرکز بر استقرار و پایداری سازمان به طور کلی، اما شامل همکاری و امنیت کارکنان نیز میشود.
رابطه میان امنیت شغلی و تعهد سازمانی از جنبههای مختلفی تأثیرگذار است. امنیت شغلی به عنوان احساس فرد از پایداری و ثبات شغلی و تعهد سازمانی به عنوان میزان ارتباط و تعهد فرد به سازمان تعریف میشوند. این دو مفهوم به طور مستقیم تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. به عبارت دیگر، وجود امنیت شغلی، میزان تعهد و وفاداری کارکنان به سازمان را افزایش میدهد. زمانی که کارکنان احساس میکنند شغل و استخدام خود در معرض تهدید نیست، به طور طبیعی میزان تعهد و تمایل به بازگشت و همکاری با سازمان افزایش مییابد.
سازمانهایی که به ایجاد و حفظ امنیت شغلی کارکنان خود اهمیت میدهند، معمولاً از تعهد و مشارکت بالاتری از سوی کارکنان برخوردارند. این سازمانها اقداماتی مانند ارائه فرصتهای توسعه حرفهای، ارتقاء شرایط کاری، و تسهیلات برای تعادل کار و زندگی را انجام میدهند که به تقویت احساس امنیت شغلی و تعهد سازمانی کمک میکند.
همچنین وجود تعهد قوی از سوی کارکنان میتواند به پایداری و موفقیت سازمان کمک کند. کارکنانی که احساس امنیت شغلی دارند، بیشتر به تلاش برای رشد و توسعه سازمانی پرداخته و از انجام وظایف خود لذت میبرند، که در نهایت به بهبود عملکرد و پایداری سازمان کمک میکند.
امنیت شغلی به وضعیت و شرایطی اشاره دارد که در آن فرد از پایداری و ثبات شغلی خود اطمینان دارد و نگرانی از دست دادن شغل خود ندارد. این مفهوم شامل عوامل مختلفی مانند ثبات شغلی، سطح درآمد مناسب، فرصتهای توسعه حرفهای، محیط کاری سالم و حمایتی، رضایت شغلی و حمایتهای قانونی است. به طور کلی، امنیت شغلی از اهمیت بالایی برخوردار است و به پایداری و موفقیت فردی و سازمانی کمک میکند.