فهرست مطالب
هویت سازمانی میتواند تأثیر بزرگی در عملکرد سازمان داشته باشد، زیرا هویت منحصر به فرد سازمان تعیین کننده مسیر و هدفهای سازمان است و تمام اعضا را به سمت اهداف مشترک همراه میکند. بسیاری از سازمانها و شرکتهای معتبر در دنیا، دارای یک هویت سازمانی منحصر به فرد هستند که سالها برای طراحی و ابداع آن تلاش و هزینه کردهاند. در ادامه در خصوص کلیات هویت سازمانی یا هویت شرکتی توضیحات بیشتری ارائه دادهایم:
هویت سازمانی به مجموعه از ارزشها، باورها، رفتارها، عادتها، سنتها و تمامی عواملی که هر سازمان را متمایز و متفاوت از سایر سازمانها میکنند، اطلاق میشود. هویت سازمانی میتواند به عنوان روح و شخصیت سازمان در نظر گرفته شود و هر سازمان دارای یک هویت منحصر به فرد است که از طریق آن، سازمان قوانین، ارزشها، هدفها و هدفمندی خود را بیان میکند.
ارزشها: ارزشها نشاندهنده اصول و ایدهآلهایی است که سازمان آنها را ارج مینهد و بر اساس آنها تصمیمگیری میکند. ارزشها میتوانند شامل اخلاقیات حرفهای، نیل به کیفیت، همکاری، نوآوری و دیگر موارد باشند.
هویت مشترک: هویت مشترک نشاندهنده اتحاد و اتصال بین اعضای سازمان است. این هویت مشترک به عنوان یک عامل انگیزهبخش و جذاب برای اعضای سازمان عمل میکند و احساس همبستگی و تعلق به سازمان را تقویت میکند.
رسانهها و نمادها: نمادها، لوگوها و رسانههای سازمان نقش مهمی در شکلدهی به هویت سازمانی ایفا میکنند. آنها نشاندهنده ارتباط بین سازمان و جامعه است و به عنوان نمایندههای بصری هویت سازمانی عمل میکنند.
فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی شامل مجموعه از اعتقادات، رفتارها، قوانین، مقررات و روشهای کاری است که در سازمان حاکم است. فرهنگ سازمانی تأثیر زیادی بر هویت سازمانی دارد و تعیینکننده رفتارها و روابط درون سازمانی است.
هویت سازمانی و کارکنان یک رابطه متقابل و تأثیرگذار دارند. هویت سازمانی تأثیر بسیاری بر رفتار و عملکرد کارکنان دارد و در عین حال، کارکنان نقش مهمی در شکلدهی و تقویت هویت سازمانی دارند. در ادامه، برخی از روابط مهم بین هویت سازمانی و کارکنان را بررسی میکنیم:
هویت سازمانی به عنوان یک عامل انگیزهبخش، اعضای سازمان را به همبستگی و تعلق به سازمان تشویق میکند. کارکنانی که با هویت سازمانی همخوانی دارند و احساس میکنند به سازمان تعلق دارند، احتمالا انگیزه و انرژی بیشتری را در انجام وظایف خود خواهند داشت.
هویت سازمانی تأثیر زیادی بر رفتار کارکنان در سازمان دارد. اعضای سازمان که با هویت سازمانی هماهنگی دارند، معمولا بهتر توانایی همکاری، انجام وظایف با کیفیت و پیروی از قوانین و مقررات سازمانی را دارند.
هویت سازمانی میتواند به عنوان یک عامل انگیزشی برای کارکنان عمل کند. وجود هویت مشترک و احساس تعلق به سازمان، میتواند انگیزه و تعهد کارکنان را افزایش دهد و آنها را به انجام بهتر وظایفشان ترغیب کند.
سازمانهایی با هویت سازمانی قوی و جذاب نسبت به نیروی کار جذابیت بیشتری دارند. کارکنان جدید گاهی اوقات انتخاب سازمانهایی را که با هویت سازمانی مشابه با خود همخوانی دارند، ترجیح میدهند.
هویت سازمانی میتواند اعضای سازمان را در مقابل تغییرات و تحولات مواجهه کند. کارکنانی که با هویت سازمانی مشترک هماهنگی دارند، احتمالاً در مواجهه با تغییرات، بیشتر به تطبیق و تغییر دست خواهند یافت.
هویت سازمانی کاربردهای متعددی در سازمانها دارد و به عنوان یک ابزار مدیریتی قوی استفاده میشود. در زیر، برخی از کاربردهای اصلی هویت سازمانی را بررسی میکنیم:
الهامبخش برای اعضای سازمان: هویت سازمانی مشترک و قوی میتواند الهامبخش و انگیزهبخش برای اعضای سازمان باشد. وجود هویت سازمانی مشترک میتواند اعضا را به همبستگی و تعلق به سازمان تشویق کرده و انگیزه بیشتری برای انجام وظایفشان فراهم کند.
سیاستگذاری و استراتژی سازمان: هویت سازمانی میتواند به عنوان یک راهنمای استراتژیک برای سازمان عمل کند. با تعریف و تدوین هویت سازمانی، سازمان میتواند ارزشها، باورها و هدفهای خود را به وضوح مشخص کند و براساس آنها سیاستها و استراتژیهای خود را تعیین کند.
تعیین ثقل سازمانی: هویت سازمانی میتواند به سازمان کمک کند تا موقعیت خود در صنعت و بازار را تعیین کند. با تعریف هویت سازمانی، سازمان میتواند دستاوردها، توانمندیها و نقاط قوت خود را به وضوح نشان دهد و از طریق آنها موقعیت خود را در مقابل رقبا تعیین کند.
جذب و نگهداشت نیروی کار: هویت سازمانی قوی و مشخص میتواند به عنوان یک عامل جذابیت برای نیروی کار عمل کند. سازمانهایی با هویت سازمانی مشابه با ارزشها و باورهای کارکنان جدید، احتمالاً جذابیت بیشتری برای جذب و نگهداشت نیروی کار خواهند داشت.
تشکیل یک فرهنگ سازمانی: هویت سازمانی میتواند به صورت مستقیم تشکیل و تقویت فرهنگ سازمانی کمک کند. با تأکید بر ارزشها و باورها، هویت سازمانی میتواند فرهنگ مشترکی را در سازمان ایجاد کند که تمام اعضا میتوانند بر آن تمرکز کنند.
مدیریت تغییر: هویت سازمانی میتواند در مدیریت تغییرات سازمانی نقش مهمی ایفا کند. زمانی که شرکت تصمیم میگیرد تغییراتی را در ساختار سازمانی، فرآیندها یا فرهنگ خود اعمال کند، هویت سازمانی میتواند به عنوان یک نقطه ثابت و اصلی برای اعضا باشد و به آنها کمک کند تا در طول فرایند تغییر سازمانی همگام شوند و به سمت اهداف جدید سازمان پیش بروند.
هر یک از این انواع هویت سازمانی به صورت ترکیبی و تعاملی میتوانند در یک سازمان وجود داشته باشند و به شکلی یکپارچه با هم تعامل کنند. این انواع هویت سازمانی باعث شکلگیری هویت یک سازمان میشوند و به تعریف و تمایز آن کمک میکنند. برخی از انواع هویت سازمانی عبارتند از:
این نوع هویت سازمانی بر پایهٔ ماموریت و شغل اصلی سازمان تمرکز دارد. ماموریت سازمان عبارت است از هدف اصلی و دلیل وجود سازمان. هویت ماموریتی بیانگر ارزشها، انگیزه ها و اهداف سازمان برای انجام فعالیتهای خود است.
هویت فرهنگی سازمان بر اساس ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارهای فرهنگ سازمانی شکل میگیرد. این هویت شامل الگوها و قوانین رفتاری سازمان، روحیه کار تیمی، انعطافپذیری و تعهد به کیفیت است.
هویت برند سازمان بر اساس تصویر و شناخت عمومی از سازمان شکل میگیرد. این هویت شامل عناصری مانند نام، لوگو، شعار و رنگها است که در ذهن مخاطبان سازمان جایگاه ویژهای دارد.
هویت اجتماعی سازمان بر اساس روابط و ارتباطات سازمان با اعضا، مشتریان، جامعه و سایر سازمانها شکل میگیرد. این هویت شامل تعهد سازمان به مسئولیتهای اجتماعی، روابط عمومی و تاثیر سازمان در جامعه است.
بعد از آنکه به اهمیت هویت سازمانی پی بردیم و به چگونگی کاربرد آن را در سازمانها و شرکتها آشنا شدیم نیاز است تا بدانیم چطور میتوان برای یک سازمان طراحی هویت سازمانی داشته باشیم. مراحل زیر روش طراحی را به خوبی نشان میدهند:
تعریف ارزشها و اهداف: شروعی اساسی برای طراحی هویت سازمانی، تعریف وضاحت مأموریت، ارزشها و اهداف است. این عناصر به کارکنان و مشتریان پیام میدهند که شرکت به چه چیزی ارزش میدهد و چه اهدافی را دنبال میکند.
تحلیل رقبا و بازار: بررسی رقبا و بازار به شرکت کمک میکند تا بیشتر درک کند که چگونه میتواند خود را از رقبا متمایز کند و نقاط قوت خود را بهتر بیان کند.
تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی: شناخت نقاط قوت و ضعف داخلی شرکت از طریق بررسی فرآیندهای داخلی، منابع انسانی، فناوری و موارد دیگر، به شرکت کمک میکند تا بهتر بفهمد که چگونه میتواند روی نقاط قوت خود ساختاردهی کند و نقاط ضعف خود را بهبود بخشد.
تعیین هویت بصری: این شامل طراحی لوگو، انتخاب رنگها، فونتها و سایر عناصر بصری است که به عنوان نماینده برند شرکت در نظر گرفته میشود.
ارتباط با مشتریان: برند سازی به معنای ایجاد ارتباط با مشتریان است. بنابراین، شرکت باید استراتژیهای مختلف برای ارتباط با مشتریان را برنامهریزی کند، از جمله استفاده از رسانههای اجتماعی، تبلیغات، رویدادها و …
مدیریت برند: پس از ایجاد هویت، مدیریت برند مسئولیت مداومی است. شرکت باید برند خود را در طول زمان مدیریت کرده و به تغییرات بازار و فرصتهای جدید واکنش نشان دهد.
همچنین مهم است که در هر مرحله از فرآیند طراحی هویت سازمانی، نظر مشتریان و بازخورد آنها را در نظر بگیرید و در صورت نیاز تغییراتی در هویت اعمال کنید.
طراحی هویت سازمانی یک شرکت مهمترین بخش از استراتژی بازاریابی و شناسایی برند است. این فرآیند به شرکت کمک میکند تا شناخته شود، بازاریابی موثر داشته باشد و تعهد مشتری را افزایش دهد. به طور کلی اهمیت هویت سازمانی برای شرکتها عبارتست از: